نفس در سينه ام مانده
اشک چشم من بي تاب
و اين آه است سرد سرد
در اين گرمای هجرانت
به تدبیر تو گم گشتم
در این دریای بی منزل
تو صیادی و صاحبدل
در این خانه جز تو نیست
رحمی کن براین بی دل
اشک چشم من بي تاب
و اين آه است سرد سرد
در اين گرمای هجرانت
به تدبیر تو گم گشتم
در این دریای بی منزل
تو صیادی و صاحبدل
در این خانه جز تو نیست
رحمی کن براین بی دل
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر